روزبهروزبه، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره
رایانرایان، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

از تو می نویسم برای تو...

یادداشت های مامان برای روزبه و رایان

ابیانه

گل های قشنگم، نازنین پسرانم... دیروز جمعه بود و با خانواده عمه مهرنوش رفتیم ابیانه، روستای تاریخی در نزدیکی نطنز اصفهان. دیدن این روستای قشنگ خالی از لطف نبود و خدا را شکر که بهمون خوش گذشت. ...
9 تير 1397

چه خبر از این روزا؟

روزبه من... جان منی، بدون که خیلی دوستت دارم. ... عاقل تر شدی، پر مهر تر از قبل شدی، بیش از قبل به من وابسته شدی، تویی که نمیخواستی وقتی داره خوابت می‌بره دستم کنارت باشه و همیشه توی تخت خودت میخوابیدی حالا میچسبی بهم و میخوابی، اوایل در این مورد بهت سخت می گرفتم ولی حالا به این نتیجه رسیدم که بذارم هر جور تو راحتتری باشه.. شبها برات قصه میگم، از بزبز قندی و جوجه اردک زشت و جک و لوبیای سحرآمیز...، از جک و لوبیای سحر آمیز خیلی خوشت اومده و تقریبا همش رو به زیبایی تعریف می‌کنی و لذت میبرم. اما از هر کدوم از این قصه ها ی ایراد گرفتی، مثلاً بابای شنگول، منگول و حبه انگور کجاست! و به همین خاطر مامان ی شخصیت جدید به نام بزبز شکری، بابا!!...
6 تير 1397
1